| نگاهی به اینطرفوآنطرف جنگل انداخت و فرش پاییزی برگهای درختان راش جنگل را به یاد آورد و با خودش فکر کرد آیا اینجا از آن جاهایی است که آدم، وقتی زندگی دیگر برایش غیرقابل تحمل میشود، میتواند بیاید و روی زمینش دراز بکشد و خودش را برای مرگ آماده کند.
| ادوین، نورمن، لِتی و مارسیا در لندنِ دهۀ 1970 کارمند ادارهای هستند و همگی از دردی مشترک در عذاباند: تنهایی.
«همنوایی در پاییز» با طنز ملیح و سیاهش، با خوشبینی لجوجانهاش، اوج کار هنری درخشان باربارا پیم است. جهان این رمان، که اثری است کلاسیک و نوشتۀ یکی از محبوبترین و تحسینبرانگیزترین رماننویسان بریتانیا، هم خارقالعاده است هم آشنا؛ و به این ترتیب غریبترین وجوه زندگی روزمره را بر ما آشکار میکند. اثر هنریای ظریف و نیز پرشکوه...
| «هیچ رماننویسی، از نظر مشاهدات افشاگرانه و حظ مطبوعی که به مخاطب میدهد، به پای باربارا پیم نمیرسد.»
(جیلی کوپر)