| شهابِ ثاقب اثری کمدی و در عین حال خوفناک است که در درون خود نگاهی استعاری به زندگی و جهان دارد. این ویژگی کمیک و خوفناک، در نگرش شخصیت اصلی نمایشنامه ولفگانگ شوایتر متبلور شده است. او به شکل شگفتانگیزی از زندگی بیزار است، اما نمیتواند بمیرد و هنگامی که میمرد، باز زنده میشود. ساختاری که دورنمات برای نمایشنامهاش برگزیده، مبتنی بر تِم اصلی نمایشنامه است. در این اثر طرح داستانی مشخصی وجود ندارد؛ فقط اتفاقاتی وجود دارند که در لحظه پدیده میآیند و ما را میخندانند، اما این خنده بسیار تلخ و گزنده است.
| فریدریش دورنمات نمایشنامهنویس و داستاننویس سوئیسی و یکی از مطرحترین نویسندگان آلمانی زبان پس از جنگ جهانی دوم است. شهرت جهانی او بیشتر به دلیل نمایشنامههایش است. دورنمات در آثار خود متأثر از نمایشنامهنویسانی چون گئورگ بوخنر، آگوست استریندبرگ، تورنتونوایلدر و بیش از همه برتولت برشت و تآتراپیک اوست. اما بر خلاف برشت، دورنمات درنمایشنامههایش به دنبال تغییر انسان و جهان نیست، بلکه دغدغههای اخلاقی و مذهبی خود را اغلب با نگاهی کمیک و فارسگونه بیان میکند. به نظر او فقط کمدی است که میتواند موقعیت انسان امروزی را آشکار کند. دورنمات در سال 1990 در 69 سالگی درگذشت.
اخبار و مقالات مرتبط با این کتاب: