عشق قربانی واقعیت

بررسی رمان «خیابان کاتالین» اثر ماگدا سابو

ماگدا سابو، نویسنده مجارستانی که در اواخر زندگی‌اش با رمان پرفروش «در» به شهرت جهانی رسید، نزدیک به یک قرن زندگی کرد و در این یک قرن شاهد اتفاقات بسیاری هم‌چون اشغال کشورش توسط آلمان و حاکم شدن شوروی بر آن بود. شروع فعالیت ادبی سابو همزمان بود با به قدرت رسیدن دولت استالینیستی، دوره‌ای که برای نویسندگان ممنوعیت به ارمغان آورد و خفت بسیاری را بر آنها تحمیل کرد. سابو که در این سال‌ها با ممنوعیت چاپ آثارش روبرو بود، با پشتوانه‌ی دو دفتر شعری که تا آن روزها به چاپ رسانده بود، توانست برنده‌ی جایزه‌ی باومگارتن، معتبرترین جایزه‌ی ادبی مجارستان شود اما این جایزه از او پس گرفته شد چرا که حکومت او را دشمن حزب کمونیست می‌دانست. پس از سال 1956 و قیام مردم، فضای نسبتا مساعدی برای چاپ آثار توسط نویسندگان مجاری پدید آمد و سابو نیز در 41 سالگی موفق شد اولین رمان خود را منتشر کند. اواسط دهه‌ی 90 میلادی بود که سابو توسط مخاطبین گسترده‌تری شناخته شد و آثار او خارج از مرزهای زادگاه‌اش خوانده شد.

رمان‌های سابو در ظاهر تخیلی هستند و مجموعه‌ای از خیال‌ها را شامل می‌شوند که گاه می‌توانند به عنوان یک خودزندگی‌نامه تصور شوند؛ در حالی که بسیار نمادین‌اند و به طور حتم، به قلمرویی خارج از زندگی او مربوط هستند.

خیابان کاتالین که 18 سال پیش از رمان در نوشته شده است، داستان زندگی سه خانواده را بین سال‌های 1934 و 1968 میلادی ‌روایت می‌کند که در شهر بوداپست و در همسایگی هم زندگی می‌کنند. سرنوشت این سه خانواده در عین ارتباط با یکدیگر، ارتباط ویژه‌تری با اتفاقات سیاسی شهر بوداپست دارد. وقتی شروع به خواندن خیابان کاتالین می‌کنیم، ناخودآگاه به مقایسه‌ی آن با در روی می‌آوریم. رمان در با اعتراف راوی به یک قتل شروع می‌شود و ما را تا پایان رمان، برای کشف منظور دقیق راوی از این اعتراف می‌کشاند. در خیابان کاتالین نیز ضایعه‌ی اصلی، به قتل رسیدن هنریت جوان در زمان اشغال آلمان‌هاست و در طول رمان است که کم و کیف این حادثه مشخص می‌شود. به همان شکلی که راوی داستان در اذعان دارد که نجات دیگری دغدغه‌اش بوده است، اینجا نیز یک مدعی نجات است که قتل هنریت را رقم می‌زند. بر خلاف رمان در که تاثیرات حوادث اجتماعی و سیاسی چندان روشن بیان نشده است، سابو در خیابان کاتالین روایت سرراست‌تری را از تاثیرات شکنجه‌وار حوادث بر روی شخصیت‌هایش بیان می‎‌کند. سابو که به عینه شاهد این حوادث و حکومت استالینیست‌ها بوده، ناآرامی و طنین صدای گلوله را در خیابان کاتالین به گوش خوانندگان رسانده است؛ درست برخلاف در که خود خواننده باید اثرات حوادث و رویدادهای سیاسی را از دل رفتار شخصیت‌ها و روابط آن‌ها با یکدیگر بیرون بکشد.

شروع خیابان کاتالین همراه با آوارگی شخصیت‌های محوری آن است؛ خواه با مرگ، مهاجرت یا دگرگونی زندگی آن‌ها. در این میان تنها خانواده‌ی اِلکِش هستند که موفق به زنده ماندن و حفظ زندگی خود در آپارتمان کوچکی در آن‌سوی رود دانوب و خیابان کاتالین شده‌اند. آن‌ها از پنجره‌ی این آپارتمان، خانه‌ی قدیمی خود را می‌بینند که دچار تحولاتی در نمای خود است. خیابان کاتالین، به عنوان نقطه‌ مشترک بین خانواده‌ی اِلکِش و دو خانواده دیگر، استعاره‌ای از گذشته‌ی غیرقابل برگشت است. گذشته‌ای که ممکن است همچون خانه‌ قدیمی خانواده‌ اِلکِش، جلوی چشم باشند اما با این وجود، چندین سال نوری از ما فاصله داشته باشد. رابطه‌ی بین ایرِن، دختر خانواده‌ی اِلکِش و بَلينت که پسری در آستانه‌ی پزشک شدن است، دیگر اتفاق محوری خیابان کاتالین است. سابو از این رابطه‌ عاشقانه، تنها به عنوان یک خوشحالی پیش پا افتاده و دست‌مایه‌ غلبه بر سختی‌های حوادث استفاده نمی‌کند و آن‌ را تاریک و افسرده به تصویر می‌کشد. در واقع می‌توان گفت کاوش سختی‌های تاریخ، در عین حالی که آشکارا به تصویر کشیده شده، ‌اصلاً دغدغه‌ی سابو نبوده و بیشتر دغدغه‌ی شخصیت‌های خودش را داشته است و سعی کرده تاریکی روزگار را با تاریکی سایه افکنده بر رابطه‌ی شخصیت‌هایش نشان دهد.

خیابان کاتالین روایت زندگی و واقعیت‌های تنیده در آن است که عشق را خنثی می‌کنند. ایرِن و بَلينت دائماً در حال مبارزه با مشکلاتی هستند که بر سر راه رابطه‌ی آن‌هاست و خستگی‌ای که از پس این مبارزه می‌آید، آن‌ها را به این گمان می‌اندازد که در مورد هم اشتباه می‌کنند و پیوند بین آنها بیشتر از عشق واقعی، ناشی از نوستالژی و همسایگی سال‎‌های گذشته است. طنز ماجرا زمانی فرا می‌رسد که سرانجام همه موانع برطرف می‌شود و این در مقطعی است که احساسات این زوج نسبت به یک‌دیگر بسیار اندک است. سابو یک داستان تاریک و افسرده روایت کرده که در آن هیچ‌کس خوشحال نیست؛ حتی وقتی عاشق و معشوق کنار هم قرار می‌گیرند.

 ساختار روایت در این کتاب، غیرخطی و گسسته است؛ درست به همان شکلی که ذهن آدمی در به یادآوری خاطرات عمل می‌کند و ترتیب و به هم پیوستگی خاصی را رعایت نمی‌کند. گاه تصویری از 1934 می‌بینیم که خانواده‌ها به تازگی کنار هم ساکن شده‌اند و با دنیای بچگی شخصیت‌ها روبرو هستیم و گاه تصویری از 1961 که تعدادی از شخصیت‌ها از تندباد حوادث جان سالم به در برده‌اند. گاه نتایج، قبل از اتفاقاتی که منجر به آن‌ها هستند نشان داده می‌شوند. رمان اhttps://wikinaghd.ir/book/catalin-street-review/ز طریق این ساختار در فرم خود، به دنبال القای آشوب و تنش‌هایی است که در تاریخ واقعی آن روزها گذشته است. بنابراین فرم و محتوای رمان بسیار با هم سازگاراند. نوع روایت و زاویه دید در کتاب، بین روایت اول شخص ایرِن از حوادث و یک روایت سوم شخصی که تمرکز زیادی روی بالينت دارد، در تناوب است و هر دو در جهت فاش کردن ابعاد پنهان همان ضایعه‌ی اصلی کتاب یعنی مرگ هنریت هستند. یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های رمان شخصیت‌پردازی آن است. غیر از زوج غم‌انگیز داستان، بلانکا و بی‌ملاحظگی‌هایش، آقای الکش که به کهن‌سالی رسیده و قادر به کنار آمدن با دنیایی پیرامون‌اش نیست و هنریت مرموز که پس از مرگ هم ناظر بر اتفاقات است، دلایل روشنی بر خلاقیت نویسنده در شخصیت‌پردازی و آگاهی او به سرشت انسان است.

خیابان کاتالین در مجموعه ادبیات داستانی نشر بیدگل و به عنوان دهمین اثر از این مجموعه، در سال 1399 منتشر شد. نشر بیدگل که پیش از این رمان معروف در را در سال 1398 به فارسی منتشر کرده بود، و در مدت کوتاهی به چاپ چهارم رسانده بود، ترانۀ ایزا را هم به عنوان سومین اثر سابو، در سال 1399 راهی بازار نشر کرده است. نصرالله مرادیانی مترجم خیابان کاتالین و در به فارسی است که هر دو ترجمه را از متن انگلیسی انجام داده است. مرادیانی پیش از این اثر مورد اعتنای باختین به اسم مسائل بوطیقای داستایفسکی را به فارسی برگردانده بود.

 

 

منبع: نوشته‌ی سینا اقدسی‌نیا، سایت ویکی نقد