زيستن در سايۀ شوم فاشيسم

نگاهی به رمان «خيابان كاتالين»

دگرگونی، فروپاشی، آرمان‌های شكست خورده، مرگ، زندگی، خانواده، دوستی، عشق و بازگشت دوباره به تمام اینها، مفاهیمی است كه به قلم ماگدا سابو در رمان خیابان كاتالین با ترجمه نصراله مرادیانی مطرح شده‌اند. «سابو» در این رمان با مرگ بازی می‌كند، چنان‌كه با پایان كتاب حس می‌كنی، نكند آنها كه مرده‌اند، مانند «هنریت» همچنان در كنار ما حضور پررنگی داشته باشند؟!

خیابان كاتالین مانند سایر آثار سابو از درونمایه «رنجِ زندگی» و پذیرش و چگونگی پذیرش این رنج، پیروی می‌كند. این اثر از روابط خانوادگی پیچیده‌ای سخن می‌گوید كه تسلط فاشیست‌ها بر كشور، چهره آن را تیره و تار كرده است. همزیستی سه خانواده در كنار هم، در طول سه دهه پرآشوب را سابو، چنان به تصویر كشیده است كه می‌توان خود را در قامت هر كدام از شخصیت‌ها، به‌خصوص شخصیت‌های اصلی رمان دید. خیابان كاتالین، در بوداپِست كه بارها و بارها در رمان به آن برمی‌گردیم، جایی است كه سایه آشوب و حضور حكومت استالینیستی، این سه خانواده را در هم ادغام و به یك خانواده بزرگ‌تر و منسجم‌تر بدل می‌كند، چنان‌كه همواره غم‌ها و رنج‌های یكدیگر را به دوش می‌كشند؛ حتی زمانی كه مجبور به تحویل خانه‌های بزرگ و باغچه‌دار خود در خیابان كاتالین می‌شوند و به آپارتمانی كوچك نقل مكان می‌كنند، این بار بر دوش‌شان، همچنان سنگین است.


اندرو مارتینو، نویسنده و منتقد ادبی، درخصوص این اثر بیان كرده است: «رمان سابو عمیقا در معنای وطن یا زندگی در وطن غور می‌كند كه این مفهوم در آن فرو می‌پاشد و به ویرانه خود بدل می‌شود.» خیابان كاتالین به نوعی، مفهومی است از وطن كه در طول رمان از هم فرو می‌پاشد اما آثارش همچنان بر ساكنان، حتی آنها كه مرده‌اند، باقی می‌ماند. سابو كه خود شاهد عینی تحولات سیاسی و سال‌های پرآشوب تسلط فاشیست‌ها و حكومت استالینیست‌هاست، این بی‌وطنی در وطن را در «خیابان كاتالین» به خوبی تصویر كرده است. اگرچه در رمان در هم نویسنده از آن سال‌ها تاثیر گرفته اما آن را باید در زیر لایه‌های متن جست‌وجو كرد اما فروپاشی شخصیت‌ها در رمان خیابان كاتالین، ارتباطی مستقیم با شرایط سیاسی بوداپِست دارد. با كشته شدن «هنریت»، دختر كوچك خانواده هُلد، زندگی هر سه این خانواده‌ها شروع به تغییرات اساسی می‌كند. سابو اما از مرگ «هنریت» به سادگی عبور نكرده بلكه او را چون شخصیتی مستحكم و راوی حاضرِ غایب، در جریان رمان نگه داشته و حتی در بخش‌هایی، این «هنریت» است كه رمان را پیش می‌برد و خواننده از چشم او وقایع را از نظر می‌گذراند.


خیابان كاتالین دارای یك روایت خطی نیست و همین مساله خواننده را با تجارب مختلفی از شخصیت‌ها مواجه می‌كند؛ خواننده در این فرم روایی، با هر كدام از شخصیت‌ها به خوبی آشنا و با او همراه می‌شود. شخصیت‌پردازی «سابو» در این اثر به گونه‌ای است كه نمی‌توان به هیچ كدام از شخصیت‌ها برچسب مثبت یا منفی زد. حتی شخصیت «بلانكا» كه دختری سربه هواست و در بخشی از رمان دست به اقدامی عجیب می‌زند كه تاثیری ادامه‌دار بر خانواده می‌گذارد هم از این قاعده مستثنا نیست.


خیابان كاتالین خودِ زندگی است؛ اندیشه‌ها و خیالات انسان كه با واقعیت یكی می‌شوند و هستی ما را شكل می‌دهند. این اثر به نسبت دارای روایت پیچیده‌تری از رمان در است و آن هم به دلیل زاویه دید متعدد و استفاده از دو راوی است كه یكی از آنها هم كشته شده! همین مساله روایت را دچار پیچیدگی و درهم‌تنیدگی كرده و استفاده از تكنیك سیال ذهن، مخاطب را به سمت و سوهای مختلفی پرتاب می‌كند كه باید خط و ربط اتفاقات را در نظام كلی اثر جست‌وجو كند؛ با تمام اینها اما خیابان كاتالین خوشخوان و روان است و مخاطب را در خود فرو می‌برد. در مقدمه این اثر مترجم، شرح كوتاهی از وقایع قرن بیستم در مجارستان آورده كه پیش درآمد خوبی برای خوانش رمان است. خیابان كاتالین نمونه بسیار روشنی است از روابط خانواده‌هایی كه مجبور به زیست، زیر سایه شوم فاشیسم بوده‌اند. سابو در این اثر به خواننده نشان می‌دهد كه ما چگونه در شرایط سخت برای كسانی كه دوست‌شان داریم رنج می‌كشیم.


خیابان كاتالین كه در دو بخش «جاها» و «آنات و برش‌هایی از اتفاقات» نگاشته شده، نخستین‌بار در سال 1969 در مجارستان منتشر شد و در سال 2007 توانست جایزه «سه‌وِن»، بهترین رمان اروپایی را از آن خود كند. این رمان سال 2017 با ترجمه «لن ریكس» به زبان انگلیسی ترجمه شد و در سال 2018 برنده جایزه «ترجمه پن» شد.


 

تصویر: بخشی از جلد نسخۀ ترجمه شده به انگلیسی کتاب «خیابان کاتالین»


منبع: نوشتۀ نوا ذاکری، روزنامۀ اعتماد